سوینسوین، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

باتوبهشتی میشوم

شیرین زبونی

عروسکم، دختر خوشگلم انقدر شیرین شدی که همه عاشقتن وقتی صدات میکنیم سوین در جواب میگی جااااانم آخ میخوم قربونت برم اون لحظه دایره لغات سوین: بخور، باستا، کیف، نزن،بیا، اومینا(رومینا)،مریم، علی، بحید(وحید)،لیا (لیلا)،دایی، کیوی، موز،دبز(سبز)،آبی، مومه موغ(تخم مرغ)، نیس،بدو،توپ،دبدر،شایان، شهناز، شادی، کش،دردر، نانایی، هفت، هشت،ماشین، کبش، آب ،امید، دایی، داغه، ممش(بنفش)،شلوار، دستشویی، پوشک، غذا،کیک،کاتون(کارتون) پتو، آمپیتر(کامپیوتر)، بله،کی بود، دف (رفت)،ماست،سی دی، لاک، پارک و... وقتی بهت میگم خانم اسمتون چیه؟ میگی سوین وفامیلیتون عابد ... اسم بابا اَمید (حمید)و اسم مامان اَدیث (حدیث) ...
31 فروردين 1394

تعطیلات نوروز

سال 94 هم اومد و این سومین نوروزی که خدا  تو عروسک قشنگو به ما هدیه داده تحویل سال ساعت 2.15 بامداد بود و روزاول فروردین به عیددیدنی خونه مامانینا رفتیم و روزدوم قرار بود بریم شمال که صبحش احساس کردیم سرماخورده ای برنامه سفر افتاد به سه فروردین و حرکت کردیم به سمت شمال خطه گیلان فومن و ماسوله که  امسال شما خیلی بیشتربه محیط اطرافت توجه میکردی و حسابی سرحالو شاد بودی تاروزنهم شمال بودیم وعکسای ماسوله ... ...
17 فروردين 1394

نوروز 1394

لحظات ازآن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید رنگهایی کهبایسته است برآنها بزن روزهایت رنگارنگ سال نو مبارک دختر قشنگم
17 فروردين 1394
1